درد دلی با امام زمان عج
السلام علیک یا ابا صالح المهدی! یا مولانا یا صاحب الزمان! ادرکنی
مهدی جان. . . ! آقا. . . ! امام زمان!
ای آیینه ی تمام نمای صفات الهی . . . !
ای که تو بر حالات ما آگاهی . . . !
ای رحمة للعالمین . . . !
ای منجی اهل زمین . . . !
ای جاء الحق و زهق الباطل . . . !
بیا و جهان را با نور خود منوّر ساز!
بیا و قلب مجروح ما را مرهم باش!
بیا و دل بیمار و تاریک ما را از این ظلمت و خستگی روحی و شکسته دلی نجات بخش!
بیا و انتظار چشم انتظاران را سامان بخش!
بیا که آرزوی ما تنها تویی ؛ مهدی جان!
کسی که تو را دارد دیگر چه می خواهد و آنکه از فیض تو محروم است ، چه چیزی دارد؟ و البته هر چه هم بخواهد بجایی نمی رسد.
آقا جان! دل را که نمی توان در قالب لغت روی صفحه پهن کرد ؛ چرا که همین کلام ، مانع بیان حقایق درون است.
با دل تو را می خوانم.
در خلوت صدایت می زنم
گر چه نمی فهمم ، ولی دلم به آن خوش است که تو می شنوی و پاسخم را می دهی ؛ ولی روح آلوره ی من قادر به شنیدن صدای دلنشینت نیست.
مهدی جان !هر چند دل مجروح من بهانه جمکران می گیرد و از اینکه گروهی هر هفته به جمع عاشقانت می پیوندند و گروهی آرزوی جمکران - تا آن زمان که تو اجازه ندهی - در دلشان رسوب می کند ، غبطه می خورم ؛ ولی آرزوی من این است که در درونم ، حال و هوای تو را تاشته باشم و محبتم به تو هر لحظه افزون شود و آن چنان که لایق توست به تو محبت ورزم ؛ نه آن چنان که در خور ظرفیت نالایق من است.
از تو می خواهم قلبم را منوّر سازی که فقط حق و مع الحق و صراط مستقیم را ببینم و لحظه ای و کمتر از آن لغزش نکنم.
ما را هدایت کن و در این هدایت دستمان را بگیر که ما خود ناتوانیم و به نیروی مافوق خود نیازمندیم.