تجسم نماز من
29 مهر 1393 توسط مخدومي مقدم
با وضو جسمم مطهر می شود با نماز روحم معطر می شود
قلب را تا آسمانها می برم با همین معراج بالا می روم
باز هم روی براق جانماز می نشینم تا بگویم با تو راز
من خدایا شاکرم از رحمتت از نماز آموزی و از حکمتت
من همی دانم توئی مولای من سرور دنیا و هم عقبای من
گر نبود راهی بسوی تو مرا من کجا می یافتم کوی تو را؟
تو مرا راز و نیاز آموختی هم مناجات و نماز آموختی
عشق را در سینه ها رویانده ای دست ما را هم به مولا داده ای
صفحه گیتی به نورت روشن است قلب ما هم با ولایت گلشن است
ما به گلزار ولایت هم نماز گشته ایم از خلق عالم بی نیاز
بار الها عشق ما افزون نما در ولایت هم نماز و هم جزا