تفاوت حرف تلخ و حرف باطل
حرف باطل مثل سم کشنده است
و حرف تلخ مثل زغاله
اگر نسوزونه سیاه می کنه
هر دو بده ولی باطل خیلی بدتره ممکنه شیرین و کشنده باشه
حرف باطل مثل سم کشنده است
و حرف تلخ مثل زغاله
اگر نسوزونه سیاه می کنه
هر دو بده ولی باطل خیلی بدتره ممکنه شیرین و کشنده باشه
تنها چیزی که طعمش هیچ وقت عوض نمیشه
خیانته . . .
همیشه تلخ تلخ
تنها دوستی که حتی یک لحظه هم تنهایم نگذاشت
در غم و شادی کنارم بود
به من خیانت نکرد
هر چه فکر می کنم متاسفانه فقط یک طرفه بود
من دائما خیانت کردم ولی او زود می بخشید
{ ( « ” خدا ” ») }
همیشه کنارم بمان
نمـاز پرواز روح
در احادیث از « نماز » به عنوان « معراج مؤمن » یاد شده است . لیکن ، این عروج و پرواز نه در فضای باز آسمان، بلکه در فضای معنویت و بندگی است و برای رسیدن به « قرب پروردگار» است ، نه اوج گرفتن تا چند هزار پا در ارتفاع .
آنکه اهل « نماز» است ، با مبدأ هستی مرتبط است . مثل خلبانی که با اتاق فرمان ارتباط دارد و در یک مقایسه میتوان پرواز معنوی و عروج عرفانی یک نمازگزار را با یک خلبان و پرواز او با هواپیما درآسمان هستی ، مقایسه کرد، با تفاوت هایی که در این دو پرواز وجود دارد :
1) بیشترین نیرو و فشار، هنگام کنده شدن هواپیما از زمین است. در عبادت و نماز هم ، بیشترین سختی و فشار ، غلبه بر هوای نفس و شروع به عبادت است .
2) اهمیت هر پرواز ، به فرود سالم و بدون خطر هواپیماست . شروع عبادت هم وقتی ارزش دارد که پایان آن سالم و بدون آفت عجب و غرور و بدون ضایعه حبط اعمال باشد.
3) هواپیما برای سوخت خود نیاز به بنزین خالص ویژه دارد. معراج روحی نمازگزار هم محتاج توجه خالص و نفی همه عبودیت هاست که با بالا بردن دست تا بیخ گوش ونفی و« لا لبیک» گفتن به غیر خدا ، خلوص نیت بدست می آید.
4) برای پرواز خلبان باید از سلامت کامل برخوردار باشد، در نماز و بار یافتن به محضرخداوند نیز « قلب سلیم» لازم است .
5) پرواز هواپیما با دو بال است و با یک بال طیرانی صورت نمی گیرد. در نماز هم ، همراه با ارتباط با خدا، ارتباط سالم با مردم لازم است و در کنار ادای « حق اللّه » ، باید « حقّ الناس » را هم ادا کرد . قرآن همراه با « یقیمون الصلوة » معمولاً « یوتون الزکوة » را هم دارد.
6) هواپیما برای پرواز مقداری روی زمین حرکت می کند و دور بر میدارد ، تا امکان برخاستن از زمین را داشته باشد. مقدمات نماز و اذان و اقامه و ذکرهای مستحب نیز مقدمه آن پرواز ملکوتی است. دعاهای پس از نماز و ذکر تعقیبات هم، حرکت روی زمین ،پس از نشستن در « باند» است
7) در پرواز ، اولین خطا ، آخرین خطا هم هست و سقوط همراه با نابودی است. در عبادت نیز ، شرک و عجب و ریا ، انسان را به درّه سقوط می افکند ، و ابلیس با سابقه شش هزار سال عبادت ، با یک خطا و عصیان ، مطرود و ملعون ابدی می شود!
8) یک خلبان ، به فرمان برج و اتاق فرمان حرکت می کند و تابع دستور است . نماز و عبادت هم طبق دستور است و حتی یک دقیقه دیر و زود یا خلاف قانون ، آنرا باطل می کند.
9) خلبان ، گاهی پرواز کرده و گاهی استراحت می کند و هواپیما نیز سرویس می شود . انسان هم در کنار نیایش وعبادت، گاهی هم به استراحت ولذّت های مباح و پرداختن به معاش نیاز دارد و کسی همچون پیامبر خدا (ص) گاهی « کلمینی یا حمیرا » می گفت .
10) برای ارتباط خلبان با برج مراقبت و کنترل ، فقط یک زبان بین المللی رسمیّت دارد . ارتباط نمازگزار هم با خداوند، فقط با زبان عربی است و در عبادت حج نیز ، شروع احرام با « لبیک اللّهم لبیک » است .
11) قبل از پرواز ، نیاز به اطلاعات است ( نسبت به هواشناسی ، نقشه خوانی ، جهت یابی و …) در عبادت نیز آگاهیهای مقدماتی لازم است و عبادت بدون علم و فقه ، بی ارزش است . حتی در تجارت نیز احکام خدا لازم است تا چه رسد به نماز و عبادات .
12) خلبان ، هر چه بالاتر می رود و اوج می گیرد، زمین در نظرش کوچکتر جلوه می کند. انسان الهی هم هر چه بیشتر با عظمت خداوند آشنا می شود ، غیر خدا در نظرش کوچکتر می شود . به فرموده امام علی (ع) « عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم ». ( نهج البلاغه خطبه متقین)
13) هواپیما، هر چه بزرگتر باشد ، تکانش کمتر و آرامش مسافرین بیشتر است . در نماز و عبادات هم آنچه بصورت جمعی است ( نماز جماعت و حج ) ثواب بیشتر و قبولی افزون است
14) معمولاً همراه خلبان ، برای مواقع اضطراری کمک خلبان لازم است. در نماز جماعت هم ، خوب است افراد عادل و متقی در صف اول بایستند که اگه برای پیشنماز مسئله ای پیش آمد ، یکی از آنان ، نماز جماعت را به آخر برسانند.
15) در پرواز مادّی، وقتی خلبان و سرنشینان در اوج هستند ، از مشکلات خانه و زندگی فاصله گرفته ، بی خبر می شوند . در پرواز معنوی هم ، وقتی روح اوج گرفت ، توجه به مادیات کمتر می شود تا آنجا که در نماز ، تیر از پای حضرت علی (ع) می کشند و متوجه نمی شود.
16) در یک پرواز ، همینکه از اوج ، مقداری پایین تر می آید ، نامش را « کم کردن ارتفاع » می گویند ، هرچند نسبت به زمینیان ، هنوز در اوج است . عبادت اولیاء ا… نیز گرچه نسبت به نماز و بندگی افراد معمولی ، همواره در اوج است ، ولی خودشان کاهش ارتفاع را از آن اوج نهایی ، نوعی قصور و تنزّل می دانند و استغفار می کنند. و این است مفهوم « حسنات الابرار سیئات المقربین ».
به هر حال ، « نمـاز» که توجه به خالق هستی و دل کندن از علایق دنیوی است برای اهل معرفت یک پرواز به حساب می آید ، پروازی فراتر از طیران پرندگان در فضا ، یا پرواز هواپیما در جو و بالاتر از تصور آدمی است .آنچه انسان را زمین گیر می کند ، وابستگی های او به مادّیات و شهوات است .
قول سعدی : طیران مرغ دیدی ؟ تو ز پای بند شهوت بــدر آی تا ببینــی طیــران آدمیّـــت
نمـاز پرواز روح
در احادیث از « نماز » به عنوان « معراج مؤمن » یاد شده است . لیکن ، این عروج و پرواز نه در فضای باز آسمان، بلکه در فضای معنویت و بندگی است و برای رسیدن به « قرب پروردگار» است ، نه اوج گرفتن تا چند هزار پا در ارتفاع .
آنکه اهل « نماز» است ، با مبدأ هستی مرتبط است . مثل خلبانی که با اتاق فرمان ارتباط دارد و در یک مقایسه میتوان پرواز معنوی و عروج عرفانی یک نمازگزار را با یک خلبان و پرواز او با هواپیما درآسمان هستی ، مقایسه کرد، با تفاوت هایی که در این دو پرواز وجود دارد :
1) بیشترین نیرو و فشار، هنگام کنده شدن هواپیما از زمین است. در عبادت و نماز هم ، بیشترین سختی و فشار ، غلبه بر هوای نفس و شروع به عبادت است .
2) اهمیت هر پرواز ، به فرود سالم و بدون خطر هواپیماست . شروع عبادت هم وقتی ارزش دارد که پایان آن سالم و بدون آفت عجب و غرور و بدون ضایعه حبط اعمال باشد.
3) هواپیما برای سوخت خود نیاز به بنزین خالص ویژه دارد. معراج روحی نمازگزار هم محتاج توجه خالص و نفی همه عبودیت هاست که با بالا بردن دست تا بیخ گوش ونفی و« لا لبیک» گفتن به غیر خدا ، خلوص نیت بدست می آید.
4) برای پرواز خلبان باید از سلامت کامل برخوردار باشد، در نماز و بار یافتن به محضرخداوند نیز « قلب سلیم» لازم است .
5) پرواز هواپیما با دو بال است و با یک بال طیرانی صورت نمی گیرد. در نماز هم ، همراه با ارتباط با خدا، ارتباط سالم با مردم لازم است و در کنار ادای « حق اللّه » ، باید « حقّ الناس » را هم ادا کرد . قرآن همراه با « یقیمون الصلوة » معمولاً « یوتون الزکوة » را هم دارد.
6) هواپیما برای پرواز مقداری روی زمین حرکت می کند و دور بر میدارد ، تا امکان برخاستن از زمین را داشته باشد. مقدمات نماز و اذان و اقامه و ذکرهای مستحب نیز مقدمه آن پرواز ملکوتی است. دعاهای پس از نماز و ذکر تعقیبات هم، حرکت روی زمین ،پس از نشستن در « باند» است
7) در پرواز ، اولین خطا ، آخرین خطا هم هست و سقوط همراه با نابودی است. در عبادت نیز ، شرک و عجب و ریا ، انسان را به درّه سقوط می افکند ، و ابلیس با سابقه شش هزار سال عبادت ، با یک خطا و عصیان ، مطرود و ملعون ابدی می شود!
8) یک خلبان ، به فرمان برج و اتاق فرمان حرکت می کند و تابع دستور است . نماز و عبادت هم طبق دستور است و حتی یک دقیقه دیر و زود یا خلاف قانون ، آنرا باطل می کند.
9) خلبان ، گاهی پرواز کرده و گاهی استراحت می کند و هواپیما نیز سرویس می شود . انسان هم در کنار نیایش وعبادت، گاهی هم به استراحت ولذّت های مباح و پرداختن به معاش نیاز دارد و کسی همچون پیامبر خدا (ص) گاهی « کلمینی یا حمیرا » می گفت .
10) برای ارتباط خلبان با برج مراقبت و کنترل ، فقط یک زبان بین المللی رسمیّت دارد . ارتباط نمازگزار هم با خداوند، فقط با زبان عربی است و در عبادت حج نیز ، شروع احرام با « لبیک اللّهم لبیک » است .
11) قبل از پرواز ، نیاز به اطلاعات است ( نسبت به هواشناسی ، نقشه خوانی ، جهت یابی و …) در عبادت نیز آگاهیهای مقدماتی لازم است و عبادت بدون علم و فقه ، بی ارزش است . حتی در تجارت نیز احکام خدا لازم است تا چه رسد به نماز و عبادات .
12) خلبان ، هر چه بالاتر می رود و اوج می گیرد، زمین در نظرش کوچکتر جلوه می کند. انسان الهی هم هر چه بیشتر با عظمت خداوند آشنا می شود ، غیر خدا در نظرش کوچکتر می شود . به فرموده امام علی (ع) « عظم الخالق فی انفسهم فصغر ما دونه فی اعینهم ». ( نهج البلاغه خطبه متقین)
13) هواپیما، هر چه بزرگتر باشد ، تکانش کمتر و آرامش مسافرین بیشتر است . در نماز و عبادات هم آنچه بصورت جمعی است ( نماز جماعت و حج ) ثواب بیشتر و قبولی افزون است
14) معمولاً همراه خلبان ، برای مواقع اضطراری کمک خلبان لازم است. در نماز جماعت هم ، خوب است افراد عادل و متقی در صف اول بایستند که اگه برای پیشنماز مسئله ای پیش آمد ، یکی از آنان ، نماز جماعت را به آخر برسانند.
15) در پرواز مادّی، وقتی خلبان و سرنشینان در اوج هستند ، از مشکلات خانه و زندگی فاصله گرفته ، بی خبر می شوند . در پرواز معنوی هم ، وقتی روح اوج گرفت ، توجه به مادیات کمتر می شود تا آنجا که در نماز ، تیر از پای حضرت علی (ع) می کشند و متوجه نمی شود.
16) در یک پرواز ، همینکه از اوج ، مقداری پایین تر می آید ، نامش را « کم کردن ارتفاع » می گویند ، هرچند نسبت به زمینیان ، هنوز در اوج است . عبادت اولیاء ا… نیز گرچه نسبت به نماز و بندگی افراد معمولی ، همواره در اوج است ، ولی خودشان کاهش ارتفاع را از آن اوج نهایی ، نوعی قصور و تنزّل می دانند و استغفار می کنند. و این است مفهوم « حسنات الابرار سیئات المقربین ».
به هر حال ، « نمـاز» که توجه به خالق هستی و دل کندن از علایق دنیوی است برای اهل معرفت یک پرواز به حساب می آید ، پروازی فراتر از طیران پرندگان در فضا ، یا پرواز هواپیما در جو و بالاتر از تصور آدمی است .آنچه انسان را زمین گیر می کند ، وابستگی های او به مادّیات و شهوات است .
قول سعدی : طیران مرغ دیدی ؟ تو ز پای بند شهوت بــدر آی تا ببینــی طیــران آدمیّـــت